رابطه مشکلات دلبستگی دختران با سبک دلبستگی مادران

نویسندگان

دانشگاه اصفهان

چکیده

مقدمه: مادر به عنوان چهره دلبستگی‌ اصلی تأثیر غیر قابل انکاری در تحول عاطفی کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و پیش بینی مشکلات دلبستگی دختران از طریق سبک دلبستگی مادران انجام شده است.
روش: نمونه مورد بررسی در این تحقیق 388 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم و چهارم دبستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه‌ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه به منظور سنجش مشکلات دلبستگی دختران، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندولف ((RADQ بود. سبک دلبستگی مادران نیز از طریق پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) ارزیابی شد. داده‌های به دست آمده از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه معنا‌دار بین سبک دلبستگی اجتنابی، دوسوگرا و ایمن در مادران با ضریب همبستگی 32/0، 28/0 و 16/0- و مشکلات دلبستگی دختران بود. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی مادران بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی را برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دختران دارد. بر این اساس دلبستگی اجتنابی مادر توانایی پیش بینی 10 درصد از مشکلات دلبستگی در کودک را دارد. از سوی دیگر سبک‌های دلبستگی دوسوگرا و ایمن مادران نیز هر یک به میزان 3 درصد توان پیش بینی ایجاد مسائل و مشکلات دلبستگی در دختران را دارا هستند.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاضر با حمایت از نظریه دلبستگی، اهمیت تعامل مادر- کودک را نشان می‌دهند. دلبستگی اجتنابی مادران می‌تواند پیش بینی کننده مهمی برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دخترانشان باشد. درمان‌های مبتنی بر دلبستگی می‌توانند روش‌های مفیدی برای کمک به بهبود مشکلات دلبستگی باشند.

عنوان مقاله [English]

The relationship of the attachment of problems of girls with the attachment style of mothers

نویسندگان [English]

  • Marzieh Jahan-bakhsh
  • Sholeh Amiri
  • Hossein Moulavi
  • Mohammad Hossein Behadouri
چکیده [English]

Introduction: Mother as the main attachment figure has an undeniable effect on affective development of the child. The aim of the current study was to investigate the relationship and predictability of girls` attachment problems through mothers` attachment style.

Method: Sample included 388 individuals of second and fourth grade of primary school that had been chosen through multistage cluster sampling method. In order to assess the girls` attachment problems, the RADQ was used. Besides, AAS questionnaire was administered as a criterion to assess mothers` attachment style. Data were analyzed using correlation and stepwise regression analysis method.

Results: The study showed a significant relationship between avoidant (r=0/32), ambivalent (r=0/28) and secure (r= -0/16) attachment style of mothers with the girls` attachment problems. Final finding of this research show that avoidant attachment style of mothers had the greatest power to predict attachment problems of girls and can predict %0/10 of child's attachment problems variance. On the other hand, ambivalent and secure attachment styles of mothers could predict %3 of attachment problems of girls.

Conclusion: In addition to supporting the attachment theory, results of this study signify the importance of mother-child interaction. Mothers` avoidant attachment style can be a strong predictor of their girls` attachment problems. Attachment based therapies can be useful methods in controlling attachment problems.