اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه

نویسندگان

1 ، گروه روان‌شناسی عمومی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

2 دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

3 کارشناس دانشکده افسری دانشگاه امام حسین تهران، تهران، ایران

4 دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

چکیده

مقدمه: در فرآیند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان‌درمانی گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خودنظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه اجرا شد.
روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه‌ی سوء مصرف کنندگان ماده محرک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد تحت پوشش بهزیستی شهرستان نورآباد در زمستان و بهار 93-1392 تشکیل می‌دهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مصرف کنندگان شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. براساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبه‌ی تشخیصی ساختار یافته و ملاک‌های ورود، از میان مصرف‌کنندگان شیشه، 30 آزمودنی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی، طی 12 جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. مقیاس‌های ولع مصرف اختیاری و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی گراتز در سه مرحله پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری دوماهه توسط کلیه شرکت‌کنندگان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری نشان داد که میزان ولع مصرف و مشکلات در نظم جویی هیجانی گروه آزمایش کاهش یافته است. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازه‌ی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجه نمرات میزان ولع مصرف و نظم جویی هیجانی در پس‌آزمون آزمودنی ها گروه آزمایش بود و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شدند.
نتیجه‌گیری: آموزش راهبردهای گروهی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) از طریق کاهش راهبردهای سازش نیافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجانی می‌تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت مصرف شیشه فراهم نماید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effectiveness of Group Psychotherapy based on Dialectical Behavior Therapy (DBT) on the Degree of Craving and Difficulty in Emotional Self-regulation of Methamphetamine Users

نویسندگان [English]

  • M Narimani 1
  • M.J Bagiyan-Kulemarez 2
  • A.R Bavand-Poouri 3
  • M Bakhti 4
1
2
3
4
چکیده [English]

Introduction: In the process of the treatment and returning of addiction, positive and negative emotional states, as well as temptation belong to the most important risk factor for returning. The aim of this study was to determine Effectiveness of Group psychotherapy based on Dialectical Behavior Therapy (DBT) on the degree of craving and difficulty in Emotional Self-regulation of Methamphetamine users.
Method: The present study was a Quasi-experimental research and was conducted through the pre-test, post-test design with control group. The statistical population of the study consisted of all Stimulant Methamphetamine Abusers referring to rehabilitation center under the supervision of the Welfare organization in Nourabad from the winter of 1392 to the spring of 1393. The research sample included 30 Methamphetamine Abusers referring to rehabilitation centers that were selected through available sampling. Based on their tendency to participation in the study, structural diagnostic interview and inclusion criteria, 30 participation were selected and were assigned to the experimental (n=15) and control (n=15) groups. The experimental group received 12 sessions of Dialectical Behavior Therapy. All participants completed the voluntary Craving scale and Gratz Difficulties in emotion regulation Questionnaire as the pre-test, post-test and the follow up stage after a 2 months interval. Data was analyzed through ANOVA with repeated measures.
Results: The results of ANOVA with repeated measure showed that the degree of craving and difficulty declined in the Emotional Self-regulation of the experimental group. The visual inspection of effectiveness charts and size effects, too, indicated a significant and considerable decrease in the degree of craving scores in the post-test of the experimental group participants. These results were maintained in the follow-up stage.
Conclusion: Training in the Group Dialectical Behavior Therapy Strategies through reducing the maladaptive Strategies and increasing the adaptive Cognitive–Emotional Regulation Strategies can pave the way for improvement and relapse prevention of Methamphetamine Abusers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Dialectical Behavioral Training
  • Difficulty in Emotional Self-regulation
  • craving
  • Methamphetamine